بعضی ها وصیت نامه ات را مینویسند
در کشو کمدت میگذارند بعد خاکت میکنند . بی آنکه بدانند هنوز نفس میکشی ! حالم خوب نیست...
بیمار خسته ای که با گل های خانه اش حرف میزند.
گاهی هم با دیوار ها گل ها و دیوار ها خیلی بهتر از آدم ها هستند . لااقل نمیگویند خودت را به مریضی نزن یا نمیگویند گریه نکن . خودن را ضعیف نگیر اینها مثل بد و بیراه کوبیده میشود به جان و تنت . حتی بیشتر از دردت درد دارند! وقتی تمام مدت سعی کنی قوی باشی بعد بگویند خودت را ضعیف نگیر انگار دنیا روی سرت آوار میشود . انگار میگویند قوی نبوده ای
به آنها که درد مرا نمیفهمند چه بگویم ؟ میترسم یک وقت نفرینشان کنم . میترسم بگویم امیدوارم سر خودتان در بیاید که بفهمید .
مگر میشود اینقدر بد باشم؟
اما لا اقل بدانید گاهی گریه کردن بد نیست . بعضی وقت ها ضعیف بودن آدم را بیشتر آرام میکند.
خواهش میکنم گاهی دیگر هیچ نگویید . میترسم از درد حرف هایتان نفرت بگیرم . آدم های به قول شما بیمار ، شکننده اند . گناه دارند . دلشان را نشکنید! درد دل های یک غریبه...
ادامه مطلبما را در سایت درد دل های یک غریبه دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : bayehayehgharibc بازدید : 37 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 10:09